پروفایل اشتراکی kafebook

مقاله لالایی کتاب لالایی اثر کیم توی - kafebook.ir | کتاب بهترین شکل ممکن | معرفی کتاب | خلاصه کتاب | کافه بوک | کتاب "تصرف عدوانی" از لنا آندرشون روایتی از یک عشق مخرب ... | رمان ایرانی | معرفی رمان های ایرانی | خلاصه کتاب ها | کافه بوک | کتاب جزء از کل | رمانی خیره کننده از استیو تولتز | جملات ... | کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ... | کتاب مردی بـه نام اوه | پرفروش ترین کتاب سال سوئد نوشته ... | رمان عامـه پسند اثرچارلز بوکفسکی | رمانی سرشار از طنز فلسفی ... | پاییز فصل آخر سال هست نوشته نسیم مرعشی | معرفی کتاب | رمان ... | کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ... |

مقاله لالایی

کتاب لالایی اثر کیم توی - kafebook.ir

کتاب لالایی اثر کیم توى هست و از سوی انتشارات کوله پشتی درون اختیـار علاقه مندان قرار داده شده است.

تا پیش از این من چیزى از ویتنام نمـیدونستم. مقاله لالایی نـهایت دانش من درون مورد این کشور برمى گشت بـه فیلم هاى جنگى هالیوودى کـه در اون ها هم فقط رشادت هاى سربازان آمریکایى بـه چشم مـیخورد. مقاله لالایی ویتنام جنگ زده و مردم مظلوم و بى دفاعى کـه نـه جاى ماندن داشتند و نـه پاى رفتن، مقاله لالایی هیچ کجا بـه چشم نمى آمدند.

وقتى دوستى بـه من پیشنـهاد کرد کـه این کتاب رو کـه درباره ى مردم ویتنام نوشته شده بخوانم، مشتاقانـه کتاب رو درون دست گرفتم. درحالیکه تمام چیزى کـه در موردشان مـیدانستم درون چند کلمـه خلاصه مـیشد؛ مردمانى چشم بادامى با کلاههاى حصیرى بزرگ کـه عاشق کوفته برنجى اند، مثل همـه ى مردم آسیـاى جنوب شرقى.

داستان کتاب لالایی

اسم کتاب هم درون زبان فرانسه معنى دارد و هم درون زبان ویتنامى. درون ویتنامى بـه معناى لالایى و در فرانسه بـه معناى جریـانى کوچک است. و جالب اینکه هر دوى این معانى با ساختار کتاب هماهنگى دارند. از آنجاییکه کتاب شامل روایت هاى کوتاهى هست که بـه ندرت از یک صفحه تجاوز مـیکند، مى توان آن ها را بـه جریـان هاى کوچکى از زندگى مردم ویتنام تشبیـه کرد.  همچنین ساختار انـها بـه گونـه اى شبیـه بـه سوگنامـه یـا لالایى و نجواست.

این روایت هاى کوتاه:

  • از زندگى درون جامعه ى کمونیستى
  • دشوارى زندگى درون چنین جوامعى
  • جنگ
  • و نـهایتا فرار از طریق دریـا و پناه بردن بـه کانادا

مى گوید.

درباره کتاب لالایی

کتاب بـه زبان فرانسوى نوشته شده ولى مترجم آن را از انگلیسى ترجمـه کرده است.

حین خواندن کتاب گاهى حس مى کردم مفاهیم اصلى بیش از حد بین فرهنگ ها جابجا شده و گاهى گوشـه اى از آنـها درون این جابجایى، ناخواسته جا مانده یـا جدا شده است. این موضوع گاهى ارتباط برقرار با کاراکتر هاى داستان را سخت تر مـیکرد. مى گویم سخت تر، از آن رو کـه نوع روایت داستان بـه گونـه اى هست که همـیشـه فاصله اى بین کاراکتر ها و مخاطب قرار مى دهد و اجازه ى ورود خواننده بـه این حریم را نمى دهد. همـین سبک باعث شده این کتاب بین دو گونـه ى مستند نگارى و رمان درون تلاطم باشد.

در کل، بیشتر حجم کتاب لالایی بـه بازگویى زندگى مردم پیش از حاکمـیت کمونیسم و پس از ترک ویتنام مى پرداخت و از آنچه من انتظار داشتم درباره ى جنگ ویتنام و امریکا بخوانم خبرى نبود. ولى نمى توان کتمان کرد کـه کتابى ارزشمند و دردناک بود.

چهى مى تواند ادعا کند دنیـا درون جنگ زیباست؟

قسمت هایی از متن کتاب

والدینم اغلب بـه من و برادرهایم یـادآورى مـید کـه پولى ندارند که تا براى مان بـه ارث بگذارند، ولى الان فکر مى کنم کـه آن ها خاطرات ارزشمندشان را بـه ما منتقل د و به ما اجازه دادند که تا زیبایى غنچه ویستریـا، ظرافت سخن و قدرت تعجب را درک کنیم. حتى بیشتر، آن ها بـه ما پایى براى رفتن بـه سمت آرزوها، رویـاهایمان و به سمت ابدیت دادند. تمام این ها توشـه اى کافى براى ادامـه ى زندگى مان بـه تنـهایى بود. درون غیر این صورت، ما بى هدف خود را درگیر انتقال دادن، بیمـه و مراقبت از اموال مان مى کردیم.

به عنوان یک کودک، فکر مى کردم جنگ و صلح متضاد هم هستند. از نظر من جنگ و صلح درون واقع دو دوست هستند کـه ما را دست انداخته اند. هر زمان کـه به نفعشان هست با ما مثل دشمن رفتار مى کنند، بدون اینکه بـه تعریف یـا نقشى کـه ما براى شان درون نظر گرفته ایم اهمـیتى بدهند. شاید براى اینکه درون مورد دیدگاه مان تصمـیم بگیریم، نباید خیلى بـه ظهور یکى و یـا دیگرى اهمـیت مى دادیم.

وقتى بـه من گفتند کـه پسرم درون دنیـاى خودش محبوس شده است؛ وقتى تایید شد کـه او یکى از کودکانى هست که با وجود اینکه نـه کر هست و نـه لال، نمى تواند صداى ما را بشنود و با ما صحبت کند، من نـه گریـه کردم و نـه ضجه زدم. او یکى از آن دسته کودکانى بود کـه ما حتما از دور دوست شان مى داشتیم و لمس شان نمى کردیم، نمى بوسیدیم شانو بـه آن ها لبخند نمى زدیم. چرا کـه ممکن هست همـه ى حواس شان بـه خاطر بوى پوست ما، شدت صداى ما، بافت موهایمان و یـا ضربان قلب مان تحریک شود. احتمال داشت او حتى بتواند روزى کلمات دشوارى را با تمام سختى اش تلفظ کند، اما ممکن بود هرگز مرا با محبت، صدا نزند. او هیچ وقت درک نخواهد کرد چرا وقتى براى نخستین بار لبخند زد، گریـه کردم. هیچ وقت نخواهد دانست کـه به خاطر وجود اوست کـه براى هر ذره از شادى و شوق، شکرگزارى مـیکنم و من همچنان علیـه اوتیسم خواهم جنگید؛ حتى اگر همـین حالا هم بدانم کـه شکست ناپذیر است.

با اینکه رابطه ها با خنده و شادى شکل مى گیرند،ولى با تقسیم داشته ها و تحمل سختى هاى ناشى از این اشتراک گذارى مستحکم مى شوند.

اطلاعات کتاب
  • کتاب لالایی
  • نویسنده: مقاله لالایی کیم توی
  • ترجمـه: المـیرا پویـامـهر
  • انتشارات: کوله پشتی
  • تعداد صفحات: ۱۳۴
  • قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان

این مطلب توسط مـهشید  نوشته شده است.




[کتاب لالایی اثر کیم توی - kafebook.ir مقاله لالایی]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 05:11:00 +0000



دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن

کتاب بهترین شکل ممکن | معرفی کتاب | خلاصه کتاب | کافه بوک

کتاب بهترین شکل ممکن جدیدترین اثر مصطفی مستور مـی باشد کـه مجموعه ای هست شامل ۶ داستان کـه هر کدام از داستان ها درون یکی از شـهرهای شیراز، دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن تهران، مشـهد، اهواز، اصفهان و بندر انزلی اتفاق مـی افتد.

از همـین نویسنده: دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن کتاب چند روایت معتبر

درباره کتاب بهترین شکل ممکن

از جمله ویژگی های بارز این کتاب مـی توان بـه جنبه سینمایی داستان ها اشاره کرد کـه خود این کتاب را از دیگر آثار این نویسنده متمایز مـی نماید.

کتاب بهترین شکل ممکن تلفیقی از ادبیـات و سینماست و سبک جدیدی از نوشتارهای لذت بخش مستور را بـه نمایش مـی گذارد کـه شاید موفق ترین اثر مصطفی مستور حتی درون کنار دیگر آثار پرفروش وی مانند روی ماه خداوند را ببوس رقم بخورد.

کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی صمـیمانـه و خودمانی از زندگی است. دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی با تجربه های تلخ و شیرین. به نظرم این کتاب تداعی کننده دوران عاشقی است. دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن دورانی کـه هر فرد آن را تجربه کرده است.

قسمت هایی از کتاب

حس کردی کـه نمـی‌ دانست کیست یـا چیست ناگهان از او مـی‌ خواهد بازی را رها کند؛ آن هم دقیقا زمانی کـه او دارد بـه بهترین شکل ممکن بازی مـی‌کند. به منظور اولین‌ بار احساس کرد دارد چیزی را از دست مـی‌ دهد کـه همـیشـه فکر مـی‌ کرد تنـها متعلق بـه خودش بوده است. حس کرد درون بازی نابرابری فریب خورده است. مثل کودکی بود کـه ناگهان اسباب‌ بازی‌ اش را از او گرفته باشند. دلش خواست بزند زیر گریـه. دلش ‌خواست جیغ بکشد، اعتراض کند، التماس کند، فحش بدهد. دلش ‌خواست برود وسط خیـابان و رو بـه جایی کـه نمـی‌دانست کجاست، فریـاد بزند: «از جون من چی مـی‌خواهید؟»

توی یک کتاب نوشته بود آدم ها وقتی مـی شوند کم وبیش بـه هم شباهت پیدا مـی کنند و من فکر مـی کنم عاشق ها هم مانند آدم های لُخت بـه شدت بـه هم شباهت دارند.

شب‌ ها قبل خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگه‌ای بذارید. مـی‌ گفت سه دقیقه خیلی زیـاده اما با تمرکز و‌ تمرین زیـاد مـی‌ شـه این کار رو کرد. مثلا جای یـه برگ درخت توی یـه جنگل تاریک. یـا جای یـه سنگ وسط بیـابون. یـا جای یـه پیرمرد آب‌ زیپو کـه نیم ساعت طول مـی‌ کشـه که تا کفش‌ های لعنتیش رو بپوشـه. جای یـه حشره. یـه سیفون توالت. یـه توپ فوتبال. یـه تابوت. یـه جفت کفش. جای یـه قدیس، یـه روسپی، یـه گربه. مـی‌گفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس مـی‌کنید انگار دنیـا داره توی روح‌ تون نفس مـی‌ کشـه.

توی آزمایشگاه مدارهای الکترونیکی دانشگاه تهران چشمم افتاد بـه فرشته. سه ترم بود باهم همکلاس بودیم اما انگار هرگز او را ندیده بودم مثل ساعتی بود کـه روی مچ بسته باشی یـا عینکی کـه روی چشم هایت باشد اما آنـهارا نبینی و دنبالشان بگردی.

از سال‌ها پیش، دست کم از هفده‌ سالگی کـه به شکل جدی بـه عشق فکر کرده‌ام، همـیشـه وقتی درون خیـابان یـا فرودگاه یـا رستوران یـا مترو یـا فروشگاه یـا هر جای دیگری بـه ی برمـی‌ خورم کـه به قول اردشیر برگی، همکلاسی سابقم درون دبیرستان رازی، «جان مـی‌دهد به منظور این کـه عاشقش شوی»، این وسوسه را داشته‌ ام کـه بروم سراغ او و با ادب و احترام تمام بگویم: «خانم شما فوق‌العاده زیبا هستید و من درون یک نگاه عاشق‌ تون شده‌م و قسم مـی‌ خورم اگه با من ازدواج کنید مـی‌ تونم بـه بهترین شکل ممکن خوشبخت‌ تون کنم.»

دقیقه ای بـه وضعیتی کـه در آن گرفتار شده بود، فکر کرد. بـه نظرش رسید مـیلیون ها قاتل حرفه ای بر تک تک سلول های خونی اش سوار شده اند و در سرتاسر قلمرو بدنش تاخت و تاز مـی کنند. فکر کرد وسط تماشای فیلم مـهیجی درون سینما با احترام بـه او مـی گویند از سینما بزند بیرون.

وقتی بچه بودم یکشنبه ها با مادربزرگم مـی رفتم کلیسا. یـه بار کشیش توی یکی از موعظه هاش چیزی گفت کـه هنوز یـادمـه. گفت اسم خداوند خاصیتی داره کـه هیچ اسم دیگه ای نداره. گفت اگه یکی از اسم های خداوند رو مدام تکرار کنی، حتی اگه معناش رو ندونی، یـا از اون بدتر، حتا بـه چیزی کـه مـیگی باور نداشته باشی، گفتنش کم کم روی تو تاثیر مـی ذاره. گمونم منظورش یـه جور تاثیر معنوی بود. خوب، من بعدها فهمـیدم چیزهای دیگه ای هم هست کـه دقیقا همـین جوری اند. منظورم کلماتیـه کـه حتا اگه یـه ذره هم بهشون اعتقاد نداشته باشی، وقتی مدام تکرارشون کنی تاثیر وحشتناکی رو آدم مـی ذارن.

آدم ها درون زندگی حتما خیلی خوش شانس باشند کـه درست زمانی عاشقی شوند کـه طرف درون حال خروج از عشق فعلی اش باشد… آدم ها دلیل روشنی به منظور عاشق شدن ندارند گرچه به منظور خروج از آن اغلب دلایل موجهی وجود دارد؛ گیرم یکی از این دلایل عشقی تازه باشد.

ایران کـه درس مـی خوندم، معلم فیزیکی داشتیم کـه گاهی حرف های عجیبی مـی زد. مخصوصا وقتی لبی تر کرده بود. یـه بار گفت شب ها قبل از خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگه ای بذارید. مـی گفت سه دقیقه خیلی زیـاده اما با تمرکز و تمرین زیـاد مـی شـه این کار رو کرد. مثلا جای یـه برگ درخت توی یـه جنگل تاریک. یـا جای یـه سنگ وسط بیـابون. یـا جای یـه پیرمرد آب زیپو کـه نیم ساعت طول مـیکشـه کفش های لعنتی اش رو بپوشـه. جای یـه حشره. یـه توپ فوتبال.یـه تابوت. یـه جفت کفش. جای یـه قدیس. یـه گربه. مـی گفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس مـی کنید انگار دنیـا داره توی روح تون نفس مـی کشـه.

اطلاعات کتاب

  • کتاب بهترین شکل ممکن
  • نویسنده: مصطفی مستور
  • انتشارات: چشمـه
  • تعداد صفحات: ۱۱۶
  • قیمت: ۹۵۰۰ تومان

نظر شما درون مورد این کتاب چیست؟

برای عضویت درون کانال تلگرام کافه بوک کلیک کنید.




[کتاب بهترین شکل ممکن | معرفی کتاب | خلاصه کتاب | کافه بوک دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Fri, 22 Jun 2018 14:55:00 +0000



شخصیت رمان عشق یوسف

کتاب "تصرف عدوانی" از لنا آندرشون روایتی از یک عشق مخرب ...

لنا آندرشون  (Lena Andersson)    عکس: شخصیت رمان عشق یوسف The Guardian

کتاب “تصرف عدوانی” از لنا آندرشون روایتی از یک عشق مخرب

آنام: کتاب “تصرف عدوانی” با محوریت یک رابطه عاشقانـه روایت مـی شود، شخصیت رمان عشق یوسف داستان زنی کـه در چنبره عشقی رنج آور گرفتار مـی شود. شخصیت رمان عشق یوسف معشوق این زن عاشق، مردی هست هنرمند، مشـهور و با شعارهای دگراندیشانـه کـه در این رابطه، بـه تعبیری، “با دست بعد مـی زند و با پا پیش مـی کشد” و این رفتار دوگانـه و متناقض، رابطه را درون یک وضعیت آویزان و معلق نگه مـی دارد.
داستان “تصرف عدوانی” سیر دو ساله این رابطه است، از اولین آشنایی که تا پایـان رابطه، نویسنده درون این سیر، با نگاهی روان شناسانـه هم از منظر  شناختی – رفتاری‏ و هم از منظر روان شناسی زبان پدیده عشق را واکاوی مـی کند.

“عشق” درون این کتاب بهانـه ای هست برای پرداختن بـه موضوعات وسیعی کـه عمدتأ فلسفی و روان شناختی هستند، از این حیث این کتاب مرا بـه یـاد کتاب “جستارهایی درون باب عشق” آلن دو باتن فیلسوف سوئیسی – بریتانیـایی انداخت. شخصیت رمان عشق یوسف درون جستارهایی درون باب عشق نیز آلن دو باتن یک تجربه عاشقانـه را مورد واکاوی قرار داد ولی درون بستر یک تحلیل عمـیق زیستی – روانی – وجودی کـه در آن نگاه های مختلف روان کاوی، زیست شناختی و وجودی را درباره زندگی، ملال، عشق و معنای زندگی مطرح کرده است.

کتاب آلن دو باتن درون باب عشق نیز کتاب فوق العاده ای هست و من درون این فکر بودم کـه کتاب آلن دو باتن را هم بـه خوانندگان مطالبم معرفی کنم ولی متاسفانـه مترجم “جستارهایی درون باب عشق” گرچه مترجمـی برجسته و باتجربه هست نتوانسته دیدگاه های فلسفی و روان شناختی را بـه شکل قابل فهم و دقیق بـه خواننده فارسی زبان منتقل کند چرا کـه انتقال آن مفاهیم نیـاز بـه تسلط بر روان شناسی و فلسفه داشته است؛ خوشبختانـه مترجم “تصرف عدوانی” (که این کتاب را بـه طور مستقیم از سوئدی بـه فارسی برگردانده است) درون انتقال مفاهیم فلسفی و روان شناختی موفق تر عمل کرده هست و کتاب گرچه ثقیل ولی قابل فهم است.
یکی از موضوعاتی کـه “لنا آندرشون”(Lena Andersson) درون این کتاب عمـیقأ بـه آن پرداخته هست “روان شناسی زبان” یـا ‏Psycho-Linguistics است. آندرشون مـی نویسد:

“کلمات مـی توانند مثل خاکستر سبوخته باشند؛ مثل خاکستر راحت و سبک پراکنده شوند، بی هدف بچرخند و هر جایی سقوط کنند. کلمات، سنگ بنای ماندگار و نقطه ثقل حقایق و معانی نیستند، آن ها مـی توانند فقط صداهایی باشند کـه مردم با آن ها سکوت را پر مـی کنند.

منبع: Augustprise

از دیگر موضوعاتی کـه “لنا آندرشون” درون این کتاب بـه موازات داستان عاشقانـه آن را بسیـار هوشمندانـه واکاوی مـی کند موضوع “روشنفکری” است. استر نیلسون زنی روزنامـه نگار، مقاله نویس و نقد نویس هست (شخصیتی شبیـه بـه خود لنا آندرشون) و عاشق هوگو رسک مـی شود کـه مردی مستند ساز، فعال اجتماعی و دگر اندیش است. هر دو نفر رسمأ بـه طبقه روشنفکران تعلق دارند ولی دو سبک نگاه بـه زندگی و دو شیوه تحلیل متفاوت دارند. مـی توان یکی را روشنفکر واقعی دانست و دیگری را شبه روشنفکر یـا روشنفکر مآب.

نام کتاب بـه سوئدی “Egenmaktiget Forfarande”  است کـه ترجمـه انگلیسی آن مـی شود “‏Willful disregard“. این ترکیب، یک معنای حقوقی دارد کـه به همان معنای “تصرف عدوانی” است: “مالی را از دیگری بدون رضایت او خارج ، یـا اختلال، دست اندازی یـا حیف و مـیل عمدی اموال دیگری”. اما اگر این عبارت را ترجمـه تحت اللفظی کنیم مـی توانیم آن را “بی توجهی عمدی” برگردان کنیم کـه با محتوای داستان کتاب همخوانی بیشتری دارد چرا کـه “استر نیلسون” درون تمام طول رابطه عاشقانـه رنج آور خود نشانـه هایی از خودمحوری، بی اعتنایی، سطحی بودن و فریبکاری “هوگو رسک” مـی بیند، نشانـه های واضح و قطعی کـه هر “فرد غیر عاشقی” را قادر مـی سازد بی فرجامـی این رابطه را ببیند ولی عشق باعث مـی شود استر نیلسون بـه طور عمدی این نشانـه ها را نادیده بگیرد. این بازی با واژه ها یکی از لطافت های کار لنا آندرشون درون کتاب “تصرف عدوانی” بوده است.

درباره “لنا آندرشون”:

لنا آندرشون” روزنامـه‌نگار و نویسنده سوئدی متولد ۱۹۳۹ هست که درون سال ۲۰۱۳ کتاب “تصرف عدوانی” را منتشر کرد. درون همان سال رمان با استقبال خوبی مواجه شد . اندرشون به منظور همـین رمان برنده جایزه‌ی «آگوست» ، معتبرترین جایزه‌ی ادبی سوئد شد. وهم چنین جایزه‌ی ادبی «اسوندسکا داگبلادت» را از طرف روزنامـه های سوئدی دریـافت کرد.

قسمتی از کتاب “تصرف عدوانی”:

نیرو و شایستگی تحسین برمـی‌انگیزد ، نـه عشق. شکنندگی‌ِ انسان هست که عشق را پدید مـی آورد. امّا شکنندگی کافی نیست. اتکا بـه خود و با فاصله بـه خود نگریستن حتما آن را تکمـیل کند. شکستگی‌ها موجب نرمـی و ملایمت مـی‌شوند، اما دیر یـا زود ، آن‌چه نرمـی را بر‌مـی‌انگیزد، باعثِ پرخاشگری نیز مـی‌شود. ضعف مطلق به‌ سبب ناتوانی خود، به‌اندازه‌ی نیرویِ فولادین، عشق را غیرممکن مـی‌سازد.

وقتی آدم عاشق هست و عشقش پذیرفته شده، تنش احساس راحتی مـی کند. برعکس، وقتی عشق بی پاسخ مـی ماند ، تن احساس مـی کند وزنش سه برابر شده است. عشق نوپا روی لبه باریکی مـی د. ممکن هست آدم دوباره وزن واقعیش را احساس نکند ، کـه این خود مـی تواند درون آدم‌های مضطرب ، با تجربه و آینده‌نگر ، یـا درون آن‌هایی کـه مثل استر این‌قدر امـیدوار و خوش‌باور نیستند ، مـیزانی از تردید پدید آورد.

منابع: سر گلزایی– کتاب ایران

لینک کوتاه: https://goo.gl/Xj6nrB




[کتاب "تصرف عدوانی" از لنا آندرشون روایتی از یک عشق مخرب ... شخصیت رمان عشق یوسف]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Mon, 19 Nov 2018 08:22:00 +0000



ابدی تلگرام آلکسیس

رمان ایرانی | معرفی رمان های ایرانی | خلاصه کتاب ها | کافه بوک

کتاب شاهزاده‌های پا‌ی فنلاندی اولین اثر نویسنده‌یِ جوانش، ابدی تلگرام آلکسیس مـیثم بوجاور، داستانی ا‌ست درباره‌یِ مـهاجرت یک پسر جوان فنلاندی. ابدی تلگرام آلکسیس داستانی ساده و کم کاراکتر کـه پُر…

. ابدی تلگرام آلکسیس : ابدی تلگرام آلکسیس




[رمان ایرانی | معرفی رمان های ایرانی | خلاصه کتاب ها | کافه بوک ابدی تلگرام آلکسیس]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 10:02:00 +0000



پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق

کتاب جزء از کل | رمانی خیره کننده از استیو تولتز | جملات ...

کتاب جزء از کل درون مورد مارتین و جسپر دین – پدر و پسر – هست که هر کدام از یک زاویـه خاص و متفاوت با عامـه مردم بـه زندگی و اتفاقات آن نگاه مـی کنند. پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق مارتین با باورهای خاص و گاه عجیب خودش سعی مـی کند پسرش، پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق جسپر را بـه بهترین شکل ممکن تربیت کند و به همـین خاطر داستان زندگی خودش را از همان دوران کودکی به منظور او تعریف مـی کند. پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق داستانی کـه نشان مـی دهد زندگی او همـیشـه تحت تاثیر مارتین، برادر ناتنی اش قرار داشته هست و…

داستان کتاب جزء از کل از زمان کودکى پدر که تا زمان بزرگ شدن فرزند ادامـه پیدا مـی کند و تمامـی حوادث و اتفاقات شگفت انگیز زندگی آن ها همراه با یک طنز تلخ و یک تم فلسفی روایت مـی شود.

کتاب بعضی مواقع از زاویـه دید مارتین و بعضی مواقع از زاویـه دید چسپر بیـان مـی شود کـه همـین موضوع باعث جذاب تر شدن آن مـی شود. حوادث و اتفاقات موجود درون کتاب بسیـار زیـاد هستند و هر کدام از آن ها جذابیت خاص خودش را دارد.

[ لینک: لیست محبوب‌ترین کتاب‌ها درون طول تاریخ ]

: پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق




[کتاب جزء از کل | رمانی خیره کننده از استیو تولتز | جملات ... پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 01:06:00 +0000



پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق

کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ...

کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانـه هست که تمِ معمایی – هیجانی دارد و در مدت زمان تقریبا یک ماهه به چاپ بیستم رسیده و مـی‌توان گفت بـه نحوی شگفتی ساز است. پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق این رمان که تا به امروز بیشتر از پنجاه بار تجدید چاپ شده است.

پشت جلد کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده قسمتی از متن کتاب آمده است:

بهم گفت: پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق «تا حالا شکار رفتی؟» گفتم «نـه.» گفت: «من قبلا مـی‌رفتم، پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق ولی دیگه نمـی‌رم، آخرین باری کـه شکار رفتم، شکار گوزن بود، خیلی گشتم که تا یـه گوزن پیدا کردم. پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق من بهش شلیک کردم، درست زدم بـه پاش، وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت، نفس مـی‌کشید و با چشم‌هاش التماس مـی‌کرد، زیباییش مسخم کرده بود، حس کردم کـه مـی‌تونـه دوست خوبی واسه‌م باشـه، مـی‌تونستم نزدیک خونـه یـه جای دنج واسه‌ش درست کنم. اما خوب کـه فکر کردم فهمـیدم کـه این‌جوری اون گوزن واسه همـیشـه لنگ مـی‌زنـه و هروقت من رو ببینـه یـاد بلایی مـی‌افته کـه سرش آوردم، از نگاهش فهمـیدم بزرگ‌ترین لطفی کـه مـی‌تونم درون حقش م اینـه کـه یـه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم.» بعدش گفت: «تو هیچ‌وقت نمـی‌تونی بای کـه بدجور زخمـیش کردی دوست باشی.»

[ لینک: راهنمای مردن با گیـاهان دارویی – یک رمان ایرانی پخته، جامع و دوست‌داشتنى ]

داستان کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده

این رمان داستان یک نویسنده بـه نام آرمان روزبه و یک روزنامـه‌نگار است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع مـی‌شود. خاطره‌ای کـه در ادامـه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.

ماجرا از این قرار هست که آرمان درون کودکی عاشق ی مـی‌شود کـه ۱۵ سال از خودش بزرگتر هست و به منظور تمرین پیـانو بـه خانـه پیرزن همسایـه مـی‌آید. آرمان عاشق رفت و آمد این به منظور یـادگیری پیـانو است. اما پیرزنی کـه به این پیـانو آموزش مـی‌دهد یک آهنگ بیشتر نمـی‌داند و بنابراین آرمان تصمـیم مـی‌گیرد نت های موسیقی آن ها را دست کاری کند که تا آموزش پیـانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.

جملات ابتدایی کتاب کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده چنین است:




[کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ... پی دی اف کتاب جستارهایی در باب عشق]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Sun, 22 Jul 2018 10:08:00 +0000



رمان احساس اشتباهی تلگرام

کتاب مردی بـه نام اوه | پرفروش ترین کتاب سال سوئد نوشته ...

درباره کتاب مردی بـه نام اوه

اولین چیزی کـه در مورد این کتاب نظر مخاطب را جلب مـی کند جمله روی جلد کتاب است. رمان احساس اشتباهی تلگرام جمله ای از مجله آلمانی اشپیگل:

کسی کـه از این رمان خوشش نیـاید بهتر هست هیچ کتابی نخواند.

من وقتی با این جمله روبه رو شدم بـه نحوی جورایی از کتاب بیزار شدم و ذهنیت بدی نسبت بـه آن پیدا کردم. رمان احساس اشتباهی تلگرام چون به طور کلی مخالف جملاتی از این قبیل بر روی جلد کتاب ها هستم، رمان احساس اشتباهی تلگرام و فکر مـی کنم صرفا بـه خاطر تبلیغات مـی باشد.

اما وقتی شروع بـه خواندن کتاب کردم، درون همان صفحات اول – وقتی کـه اوه مـی خواهد یک آی پد بخرد –  عاشق شخصیت اوه شدم. وقتی بیشتر جلو رفتم جمله مجله اشپیگل زیـاد بـه نظرم بی ربط نیـامد. (هرچند کـه هنوز مخالف نوشتن آن جمله روی جلد کتاب هستم.)

: رمان احساس اشتباهی تلگرام




[کتاب مردی بـه نام اوه | پرفروش ترین کتاب سال سوئد نوشته ... رمان احساس اشتباهی تلگرام]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 13:01:00 +0000



پیچ اشتباه 7 اپارات

رمان عامـه پسند اثرچارلز بوکفسکی | رمانی سرشار از طنز فلسفی ...

این کتاب را بهترین رمان چارلز بوکفسکی نامـیده اند.

رمان عامـه پسند درباره یک کارآگاه پیر به نام “نیکی بلان” هست که برخلاف انتظار چندان زیرک و باهوش نیست. پیچ اشتباه 7 اپارات کارآگاهی کـه اگر این ویژگی ها را نداشت، پیچ اشتباه 7 اپارات بعید بود درون نوشته های بوکفسکی جایگاهی داشته باشد.

نیکی بلان چندین مشتری دارد کـه باید بـه کار همـه آن ها رسیدگی کند چرا کـه مـهلت اجاره دفترش تمام شده هست و بـه پول احتیـاج دارد. پیچ اشتباه 7 اپارات نخستین مشتری او، زنی زیبا و افسونگر بـه نام “بانوی مرگ” هست که مورد عجیبی است. او بـه دنبال شخصی بـه نام “سلین” است. “سلین” نویسنده ی فرانسوی هست که چند سال پیش مرده هست اما بانوی مرگ اصرار دارد کـه بلان او را پیدا کند.

در ادامـه رمان عامـه پسند نیکی بلان با مشتری های عجیب تری هم برخورد مـی کند. مثلا مردی از او مـی خواهد کـه از خیـانت همسرش پرده بردارد و یـا مرد دیگری کـه قصد دارد از شرّ یک زن، کـه به ادعای خودش یک فضایی درون پوشش انسان است، رهایی یـابد.

اما آخرین و اصلی ترین معمای کارآگاه بلان درون رمان عامـه پسند حل مسئله “گنجشک قرمز” است.

: پیچ اشتباه 7 اپارات




[رمان عامـه پسند اثرچارلز بوکفسکی | رمانی سرشار از طنز فلسفی ... پیچ اشتباه 7 اپارات]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 07:25:00 +0000



قسمت آخر کشم

پاییز فصل آخر سال هست نوشته نسیم مرعشی | معرفی کتاب | رمان ...

پاییز فصل آخر سال است یک رمان ایرانی و برنده جایزه ی ادبی جلال آل احمد است.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:

این همـه آدم درون دنیـا دارن نباتی زندگی مـی کنند. قسمت آخر کشم بیدار مـی شوند و مـی خورند و مـی دوند و مـی خوابند همـین. قسمت آخر کشم مگر بـه کجای دنیـا برخورده؟ بابا گفت جوری زندگی کن کـه بعد از تو آدم ها تو را یـادشان بیـاید.

داستان کتاب

پاییز فصل آخر سال هست – روایت‌هایی از زندگی سه درون آستانـه‌ی سی‌ سالگی‌ست: قسمت آخر کشم لیلا، قسمت آخر کشم روجا و شبانـه.

کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های “تابستان” و “پاییز” هست که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل مـی‌باشد کـه هر فصل از نگاه یکی از این سه شخصیت اصلی کتاب روایت مـی‌شود.

در واقع داستان یک برش کوتاه از ماجراها و دغدغه‌های این سه را شامل مـی‌شود، دغدغه‌هایی مانند مـهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی و روابط عاطفی و خانوادگی.

نویسنده درون این کتاب نـه راهکاری به منظور دغدغه‌های شخصیت‌ها ارائه مـی‌دهد نـه قضاوتی مـی‌کند و نـه حتا پایـانی مشخص و واقعی ارائه مـی دهد، درون پایـانِ کتاب دغدغه‌ها سر باز مـی‌مانند و تعلیق حفظ مـی‌شود و همـین تعلیق و پایـانِ بازِ کتاب، واقعی بودن داستان را دوچندان مـی‌کند، مثل زندگی همـه‌ی ما.

[ لینک مرتبط: رمان هرس نوشته نسیم مرعشی ]

درباره کتاب پاییز فصل آخر سال است

از نقاط قوت کتاب، سبک نوشتاری خوب داستان و خوش‌خوان بودن آن است، داستان بسیـار قابل لمس و همذات‌پنداری با هر سه شخصیت آسان است، بـه طوری کـه مـی‌شود هر سه شخصیت را درون وجود خودمان پیدا کنیم.

در این داستان هیچ شخصیتی قهرمان نیست، هیچ شخصیتی مطلقا خوب یـا بد نیست، همـه خودشان هستند، انسان‌هایی عادی و از دلِ جامعه‌ی اطراف‌مان.

نویسنده بـه خوبی توانسته سردرگمـی و شک و تردید و ترس‌های شخصیت‌ها را نشان دهد.

اصلی‌ترین نقطه‌ی ضعف داستان شاید یکسان بودن لحن هر سه شخصیت است، هرچند نویسنده دوراهی‌های سه زن را بـه موازات هم تعریف مـی‌کند ولی چون زاویـه دید درون تمام این روایت‌ها اول شخص است، یکسان بودن لحن هر سه راوی جذاب نیست. البته ممکن هست تلخی و حال‌وهوای دلگیر و پاییزی و فضای حزن‌آلود داستان به منظور همـه خوشایند نباشد.

در پایـان بـه نظرم یک کتاب پر از انگی و دغدغه‌های یک نسل است، از سردرگمـی که تا انتخاب و قطعا بـه عنوان اولین کتاب نویسنده ارزش خوانده شدن را دارد و از رمان‌های خیلی خوب ایرانی‌ست.

قسمت هایی از متن پاییز فصل آخر سال است

دنبال تو مـی‌دویدم. روی سرامـیک‌های سرد و سفید سالن. درون آن سکوت ترسناکِ هزارساله. هن و هنِ نفس‌هایم با هرگام بلندتر درون گوشم تکرار مـی‌شد و گلویم را تلخ مـی‌کرد. بخش پروازهای خارجی آن طرف بود. امام نـه، مـهرآباد بود انگار. و سالن پروازش هی دورتر مـی‌شد. رسیدم بـه گیت. پشتت بـه من بود، اما شناختمت. کت نیلی‌ات تن‌ات بود و چمدان بـه دست، منتظر و آرام ایستاده بودی. روشنی سالن بـه سفیدی مـی‌زد. فقط نور مـی‌دیدم و تو را. لکه‌ای نیلی روی سفیدی مطلق. صدایت زدم. راه افتادی و دور شدی. سُر مـی‌خوردی روی سرامـیک‌های سالن. دویدم. دستم را دراز کردم و دستت را گرفتم. برگشتی. دستت توی دستم ماند و هواپیما پرید…

فکر این کـه چرا بـه این جا رسیدیم. کجا را اشتباه کردیم. کجای خلقت و با کدام فشار شالوده‌مان ترک خورد کـه بدون این کـه بدانیم به منظور چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان کـه دیگر نمـی‌توانیم از جای‌مان بلند شویم. نمـی‌توانیم خودمان را  بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم کـه قبل از آوار بوده‌ایم. اشتباهِ کدام طراح بود کـه فشارها را درست محاسبه نکرد و سازه‌مان را طوری غیرمقاوم ساخت کـه هر روز مـی‌تواند به منظور شکستن‌مان چیزی داشته باشد؟ فکر زندگی بی‌خنده و بی‌آرزو تکه‌تکه‌ام مـی‌کند. مثل لکه‌ی زشت زرد ماست، رشخان آشپزخانـه.

وقتی سکوت مـی‌کنم یعنی موافقم؟ نـه، نیستم. من وقتی موافق باشم سکوت نمـی‌کنم، مـی‌خندم. دهانم را باز مـی‌کنم و مـی‌گویم بله، موافقم. اما سکوت، مـی‌دانم کـه نمـی‌کنم. شاید آن روز هم سکوت کرده بودم کـه فکر کردی با رفتن‌ات موافقم. ساکت نشسته بودم و چمدانت را مـی‌بستم. موافق نبودم، فقط ساکت بودم؛ و تو بدون من رفتی.

بالای مژه‌ها خط سیـاه مـی‌کشم. کج مـی‌شود مثل همـیشـه. مثل تمامِ خط‌های زندگی‌ام کـه کشیدم و کج شد و پاک کردم و باز کشیدم و باز کج بود. مثل شب‌های مشق کـه صد بار با مداد قرمز“بابا”های سیـاه خط مـی‌گذاشتم و خراب مـی‌شد و پاک مـی‌کردم و باز مـی‌کشیدم و باز خراب مـی‌شد و من مـی‌ماندم و دفتر پاره. بـه سمـیرا التماس مـی‌کردم کـه برایم خط بکشد. نمـی‌کشید و مـی‌گفت دیوانـه، خوب هست همـین‌ها؛ و من با چشم‌های خیس، باز پاک مـی‌کردم و باز مـی‌نوشتم. دیگر اما زور پاک ندارم. رویش باز خط مـی‌کشم که تا پهن شود و کج‌وکولگی‌اش گم شود درون سیـاهی مداد.

این موقعیت‌های نفرت‌انگیز زندگی من کِی قرار هست تمام شوند؟ تصمـیم‌های زجرآور بین بد و بد، بدتر و بدتر. دوراهی‌هایی کـه انتهای هرکدام‌شان یک شـهر سوخته است. راهِ محکوم بـه شکست حتما تنـها راه باشد که تا زجرش فقط زجر شکست باشد. همـیشـه حتما تنـها یک راه باشد کـه بدون عذاب وجدان که تا تهش بروی و در آن از شکنجه‌ی وسوسه‌ی راهی کـه انتخاب نشده، هر قدمت لرزان‌تر از قدم بعدی نباشد. حتما همـیشـه تنـها یک راه باشد. تنـها یک راه. کار حتما یـا خوب باشد یـا بد، کـه بفهمم حتما قبولش کنم یـا نـه.

نمـی‌دانم این “چیزی شدن” را چهی توی دهان ما انداخت؟ از کی فکر کردیم بایدی شویم یـا کاری کنیم. اینـهمـه آدم درون دنیـا دارند نباتی زندگی مـی‌کنند. بیدار مـی‌شوند و مـی‌خورند و مـی‌دوند و مـی‌خوابند. همـین. مگر بـه کجای دنیـا برخورده؟

اطلاعات کتاب

  • پاییز فصل آخر سال است
  • نویسنده: نسیم مرعشی
  • انتشارات: چشمـه
  • تعداد صفحات: ۱۸۹
  • قیمت چاپ نـهم: ۱۴۰۰۰ تومان

این مطلب توسط زهرا محبوبی نوشته شده است.




[پاییز فصل آخر سال هست نوشته نسیم مرعشی | معرفی کتاب | رمان ... قسمت آخر کشم]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 06:37:00 +0000



کنسرت معین 96

کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ...

کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده یک رمان ایرانی با موضوع عاشقانـه هست که تمِ معمایی – هیجانی دارد و در مدت زمان تقریبا یک ماهه به چاپ بیستم رسیده و مـی‌توان گفت بـه نحوی شگفتی ساز است. کنسرت معین 96 این رمان که تا به امروز بیشتر از پنجاه بار تجدید چاپ شده است.

پشت جلد کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده قسمتی از متن کتاب آمده است:

بهم گفت: کنسرت معین 96 «تا حالا شکار رفتی؟» گفتم «نـه.» گفت: «من قبلا مـی‌رفتم، کنسرت معین 96 ولی دیگه نمـی‌رم، آخرین باری کـه شکار رفتم، شکار گوزن بود، خیلی گشتم که تا یـه گوزن پیدا کردم. کنسرت معین 96 من بهش شلیک کردم، درست زدم بـه پاش، وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت، نفس مـی‌کشید و با چشم‌هاش التماس مـی‌کرد، زیباییش مسخم کرده بود، حس کردم کـه مـی‌تونـه دوست خوبی واسه‌م باشـه، مـی‌تونستم نزدیک خونـه یـه جای دنج واسه‌ش درست کنم. اما خوب کـه فکر کردم فهمـیدم کـه این‌جوری اون گوزن واسه همـیشـه لنگ مـی‌زنـه و هروقت من رو ببینـه یـاد بلایی مـی‌افته کـه سرش آوردم، از نگاهش فهمـیدم بزرگ‌ترین لطفی کـه مـی‌تونم درون حقش م اینـه کـه یـه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم.» بعدش گفت: «تو هیچ‌وقت نمـی‌تونی بای کـه بدجور زخمـیش کردی دوست باشی.»

[ لینک: راهنمای مردن با گیـاهان دارویی – یک رمان ایرانی پخته، جامع و دوست‌داشتنى ]

داستان کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده

این رمان داستان یک نویسنده بـه نام آرمان روزبه و یک روزنامـه‌نگار است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع مـی‌شود. خاطره‌ای کـه در ادامـه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.

ماجرا از این قرار هست که آرمان درون کودکی عاشق ی مـی‌شود کـه ۱۵ سال از خودش بزرگتر هست و به منظور تمرین پیـانو بـه خانـه پیرزن همسایـه مـی‌آید. آرمان عاشق رفت و آمد این به منظور یـادگیری پیـانو است. اما پیرزنی کـه به این پیـانو آموزش مـی‌دهد یک آهنگ بیشتر نمـی‌داند و بنابراین آرمان تصمـیم مـی‌گیرد نت های موسیقی آن ها را دست کاری کند که تا آموزش پیـانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.

جملات ابتدایی کتاب کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده چنین است:




[کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده اثر روزبه معین | معرفی و ... کنسرت معین 96]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Mon, 23 Jul 2018 17:24:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com